چگونه یک فرد تاثیر گذار شویم ؟
جدا از هر قدرت ، تجربه ، تحصیلات و آگاهی که دارید ، اگر نتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید ، برای خودتان اعتبار کسب کنید ، قادر به ابزار قابلیت اعتماد یا از طریق کلمه ها و رفتارتان نتوانید دیگران را متقاعد کنید ، امکان کمی برای پیشرفت و تغییر در کار زندگی تان دارید . رابطه ای که با خودتان و دیگران دارید ، بنیان تلاش های زندگی تان محسوب می شود .
بیشتر زمان شما در ارتباط با دیگران سپری می شود ، مگر اینکه در خلا زندگی کنید . شما برای هر کار و هدفی باید با دیگران کار کنید که از جمله آنها کسب رضایت و رسیدن به موفقیت هاست . دوران رهبری کردن با دستور و کنترل در محیط کار و فراتر از آن به سر آمده است . در این مقاله شما ویژگی ها ، ذهنیت و رفتار های تاثیر گذاران و ترغیب کنندگان موفق را کشف خواهید کرد .
تعریف ترغیب و تاثیر
بسیاری افراد از فعل های ترغیب کردن و تاثیر گذاشتن به جای یکدیگر استفاده می کنند ؛ در حالی که این دو به هم شبیه هستند ، اما با هم فرق دارند . تاثیر گذاری و ترغیب هر دو شامل ترغیب عمدی در رفتار و کردار می شود . اما چگونگی تغییر متفاوت است . وقتی امدم با کلمه ها و رفتارتان سعی می کنید رفتار و کردار شخص دیگری را تغییر دهید ترغیب را به کار برده اید و اگر بتوانید بر اساس شخصیت خودتان در فکر احساس و رفتار دیگری تغییر ایجاد کنید ، تاثیر گذاشته اید .
تاثیر به معنای داشتن دیدگاهی بر اساس بهترین نتیجه و تبدیل آن دیدگاه به حقیقت است ، مثلاً بعضی رهبران ، تنها از طریق قدرت شخصیتشان بدون اینکه خواسته شان را بیان کنند تغییر ایجاد میکنند . آنها در طی زمان اعتماد و اعتبار کسب کردند . برعکس ، ترغیب روشی برای ارائه موضوعی است که باعث تغییر نظر دیگران و باور مجموعه ای از اطلاعات می شود .
هدف از تاثیرگذاری و ترغیب ، تغییر در رفتار و کردار دیگری است . لازمه تغییر انتقال خواسته شماست ، در حالی که تأثیر به آرامی از طریق الگو بودن انجام می شود . وقتی شما به گونهای متقاعد کننده مطلبتان را ارائه می کنید ، تا عقیده کسی را تغییر دهید آگاهانه در حال ترغیب هستید . وقتی افراد رفتار ، احساسات و کردار خود را بر اساس شخصیت شما تغییر می دهند شما تاثیر گذار بوده اید
تعریف این دو کلمه را می توان چنین خلاصه کرد : تاثیر گذاری بر پایه شخصیت فرد است که با تلاشی عمدی برای ترغیب یا هدایت رفتاری ، احساسی یا کاری از طریق الگو بودن انجام میشود . ترغیب به معنای ایجاد ارتباط از طریق کانال های گفتاری و غیر گفتاری به روشی است که عمداً باعث تغییر رفتار و کردار می شود .
بعضی می گویند ترغیب به معنای پیروزی بر قلب و ذهن است ، در حالی که دیگران این کار را به تاثیرگذاری نسبت می دهند . بعضی می گویند ترغیب ، و تحریک دیگران برای انجام کاری بدون به دست آوردن باور صمیمانه آنها است ؛ در حالی که پیش نیاز تاثیرگذاری بر فرد برای اتخاذ تصمیمی خاص ، صرف وقت و ایجاد ارتباطی هماهنگ با او است .
چگونه تاثیر گذار باشیم ؟
با این که بیشتر افراد تشنه این هستند که بتوانند تاثیر گذار باشند ، بر دوستان و خانواده یا همکاران و مشتریها ، به سختی میتوانند تعریفی که از تاثیر گذاری برای خود دارند ، ارائه دهند . آنها میدانند که این ویژگی خوبی است و مرتبط با مثبت بودن و قدرتمند بودن است .
همچنین ، می دانند این عبارت ارتباطی به عنوانهای ظاهراً تاثیر گذار ، حقوق زیاد یا رسیدن به هر خواسته ای با استفاده از کلمه های صحیح در زمان صحیح ندارد . این چیزی نیست که در بشقاب بگذارند و به شما تعارف کنند یا چیزی که بتوان از اینترنت خرید ، بلکه تأثیرگذاری متاعی اکتسابی است . اصل و لازمه تاثیرگذاری زمان و اعتماد است . برای تاثیر گذار بود باید نکات زیر را رعایت کنید :
کنید :
۱)صبور باشید : شما چه پدر یا مادر ، دوست یا مشاوری در سازمانی بین المللی باشید ، برای تاثیرگذار بودن در نقشی که دارید به زمان نیاز دارید. ۲) مردم را بشناسید برای نشان دادن اهمیتی که برای ایشان قائل هستید به زندگی خصوصی و کار ایشان علاقه نشان دهید . ۳) تلاش مردم را تمجید کنید وقتی برای دستاوردهای مردم ارزش قائل شوید ، آنها از بودن در کنارتان احساس امنیت میکنند و باور می کنند که منافع آنها برای تان اهمیت دارد و وقتی شما کاری از آنها بخواهید ، انجام می دهند .
اگر نام هسته اصلی تاثیرگذاری را از من بپرسید ، می گویم اعتماد . اعتماد هسته اصلی تاثیرگذاری و اکتسابی است ایجاد رابطه قابل اعتماد و قابلیت تاثیر گذاری نیازمند زمان و صبر است . من هیچ فرمول جادویی یا راز بزرگی را برای ایجاد روابط مطمئن بلد نیستم ؛ اما می دانم با استفاده از موارد زیر می توان اعتماد ایجاد کرد : صداقت ، وفاداری و احترام …
شناخت افراد و توجه به آنان و تلاش برای حمایتشان ... گوش کردن و انجام خواسته هایشان در موازات منافع همگان … درک توانمندی های مردم و ایجاد حس خوب به خودشان ... هر چه بیشتر اعتماد ایجاد کنید ، تاثیرگذاری بیشتری خواهید داشت . اگر بخواهید به خاطر منافع فردی که به شما اعتماد دارد کاری انجام دهید ، نیازی به روش های ترغیب ندارید ؛ چون در حال حاضر رابطه ای بالقوه تاثیر گذار برقرار کرده اید و به شما اعتماد دارند و وقتی افراد به شما اعتماد دارند ، به حرف شما عمل می کنند
اگر الگوی رفتاری شما یکنواخت و همسان با ارزش های تان باشد ، می توانید اعتماد ایجاد کنید . اگر اثبات کنید که همیشه حرف های تان بر اساس اصول است ، برای خودتان اعتبار کسب می کنید . گام هایی که باید برای تاثیرگذاری بر دارید ، ساده و اخلاقی است ، درباره ارزش های تان صادق باشید . رفتارتان مطابق الگوی ثابت باشد .
به گفته و کردار خود متعهد باشید . بهترین رهبران بر توانایی تاثیرگذاری شان بر افراد تکیه می کنند تا بهترین نتایج را به دست بیاورند . بعد از صرف وقت برای ایجاد رابطه ای بر پایه اعتماد ، میتوانید تماسی ساده و سریع بگیرید و برای آنچه می خواهید یا نیاز دارید ، زمینه سازی کنید ؛ چون شما اکنون به اندازه کافی برای ایجاد اعتماد و اعتبار ، سرمایه گذاری کرده اید .
تاثیر گذار ترین و ترغیب کننده ترین افراد از هوش هیجانی فراوانی برخوردارند ، که به سادگی میتوان آن را توانایی کشف و استخراج بهترین های خود و دیگران تعریف کرد . تلفیق مناسب ترغیب و تاثیرگذاری ، مثل تلفیق تجربه ، ابزار و مهارت های لازم برای ساختن خانه است . تاثیرگذاری مثل زیرساختی است که شما با ایجاد ، تغذیه و پرورش روابط مستحکم در طی زمان بنیاد میکنید .
بنیان محکم نتیجه انگیزه ها و رفتارهایی از که موجب اعتماد و اعتبار شما شده و به روابط شما ارزش بخشیده است . ترغیب ، ابزار خاصی است که شمال برای کسب بهترین نتیجه به آن نیاز دارید . همچنین ، ترغیب مهارتی است که لازمه آن استعداد و تکنیک با جاذبه خاص برای انجام کارهایی است که می خواهید انجام دهید .
وقتی افراد را تحت تاثیر قرار داده و آنها را ترغیب به تغییر رفتار و کردار می کنید ، آنها را در تصمیمگیری برای انتخاب تشویق می کنید ، نه اینکه انتخاب خودتان را به آنها تحمیل کنید . حتی اگر تغییر در رفتار و کردار به نفع افراد باشد ، باز به این معنی نیست که همه مایل به تغییر باشند . به علاوه ، بیشتر افراد از تحمیل عقاید دیگران بر خودشان طفره می روند و اجتناب می کنند .
اگر در تقلا برای تغییر رفتار کسی هستید ؛ مثلاً پسرتان اتاقش را تمیز کند ، همسایه درخت ها را هرس کند یا همکاری پروژه اش را سر وقت تحویل دهد ، روش های زیر به شما کمک می کند تا بر مقاومت وی غلبه و او را تشویق کنید تا پیشنهاد های شما را مد نظر داشته باشد ، و در نهایت خودش به راه حلی برسید .
۱) رو آوردن به باور ها و ارزش ها : افراد بیشتر در برابر تغییر کردن مقاومت می کنند تا خود تغییر . اگر کسی احساس کند نظر شما تهدیدی برای ارزش های اصولی او است ، ممکن است حالت تدافعی پیدا کند و به حرف تان گوش ندهد . اگر باور دارید کاری که آن شخص انجام میدهد به نفع او نیست ، به تناقض کارش با باورها و ارزشهای شخصی او اشاره کنید .
۲) به عواقب رفتار اشاره کنید : مردم تنها زمانی تغییر می کنند که باور کنند خطر تغییر نکردن بیشتر از تغییر کردن است . به او نشان دهید که اگر همچنان به کاری که انجام می دهند ادامه دهند ، چه امتیازهایی را از دست می دهد .
۳) سوال های مرتبط مطرح کنید : وقتی مردم باور کنند خودشان به باوری رسیدهاند ، پذیرش و قبول آن برایشان آسان تر از زمانی است که احساس کنند آن باور بر آنها تحمیل شده است . از خود پس بهترین راه را بپرسید یا از او بخواهید درباره عملی بودن پیشنهادتان فکر کند .
۴) برای مقاومت آماده باشید : شاید همه افراد روش شما را بهترین روش ندانند . اگر کسی با شما مخالفت کرد ، به حرف هایش گوش دهید و سعی کنید و وضعیت را از دید او ببینید . بدین ترتیب ، شما از دلایل مخالفت او آگاه می شوید و به دنبال راهی برای برطرف کردن آن می گردید .
۵) از محرک هایی که باعث انگیزه او می شود ، اگاهی پیدا کنید : عواطف بزرگترین انگیزه مثبت باشد مثل عشق ، تمجید ، شوق یا منفی مثل گناه ، ترس و اضطراب . موثرترین روش تغییر افراد ، استفاده از انگیزههای محرکه آنهاست ، نه تمایل ها و باورهای شخصی خودتان .
۶) وابستگی عاطفی به عقایدتان را رها کنید : هرچه برای شما کارایی داشته باشد ، لزوماً برای دیگران کارایی ندارد . ذهنتان را آماده بحث و بازخورد به واکنش خود کنید . ممکن است افراد با بحث کردن با شما به راه حل مدنظر شان برسند . اگر با عمق درون ، ذهن و قلبتان در ارتباط باشید ، در برخورد با هرچه در مسیر شما قرار می گیرد ، به راحتی اعتماد به نفس در شما جلوه گر می شود .
در کلام آخر
هنگامی که می خواهید رفتار یا باور کسی را تغییر دهید ، متوجه تعادل در صحبت و گوش سپردن در حین مکالمه باشید.